نخستین شماره فصلنامه جامعه و محیط زیست منتشر شد - دانشگاه مازندران
نخستین شماره فصلنامه جامعه و محیط زیست منتشر شد
- 30 Jul 2024
- کد خبر: 2342055
- 5864
با نگاه بین رشته ای به مسایل و موضوعات محیط زیستی و رویکرد علوم اجتماعی:
نخستین شماره فصلنامه جامعه و محیط زیست منتشر شد
به گزارش روابط عمومی دانشگاه مازندران، نخستین شماره فصل نامه"جامعه و محیط زیست" با سر دبیری دکتر صادق صالحی- استاد جامعه شناسی محیط زیست گروه جامعه شناسی توسعه و رئیس هسته پژوهشی"توسعه و محیط زیست" دانشگاه مازندران منتشر شد.
در زیر، متن ارسالی سردبیر فصل نامه و استاد جامعه شناسی محیط زیست را در این خصوص مشاهده میکنید:
محیط زیست به عنوان موهبتی الهی در اختیار بشر قرار گرفته است؛ با این حال مشکلاتی که امروز در ارتباط میان بشر و محیط زیست وجود دارد به بیشترین حد خود رسیده است. شواهد علمی نشان میدهد که تخریب محیط زیست و حتی نابودی طبیعت روند افزایشی پیدا کرده و چنانچه با این سرعت پیش رود، ادامهی حیات انسان را با مشکل رو به رو خواهد کرد. ما امروزه در همه جا با مسایل و مشکلات محیط زیستی مواجهیم. هیچ جامعهای نیست که با مشکلات محیط زیستی دست و پنجه نرم نکند، هر چند که شدت و عمق این مشکلات و به ویژه نحوهی مواجهه با آن، از یک جامعهای به جامعهای دیگر متفاوت است. مهمترین دستاورد علمی در عصر حاضر این است که نشان داد بسیاری از مشکلات محیط زیستی دارای راه حل میباشد و برای حل مشکلات محیط زیستی نقش جامعه و مردم بسیار اساسی است. در واقع، جامعهی جدید همانطور که در بروز و شکلگیری مشکلات محیط زیستی نقش دارد، در حل مشکلات محیط زیستی نیز میتواند ایفای نقش نماید. در تبیین وضعیت محیط زیست یا به عبارت دیگر، در بیان علل بروز مسایل محیط زیستی، پیامدها و راه حلهای آن، رشتههای مختلف علمی، رویکردها و نظریات مختلفی دارند.
بیشک، از میان رشتههای مختلف علمی، علوم طبیعی به صورتکلی، قدیمیترین جایگاه را در تببین مسایل محیط زیست داراست و در مقابل علوم اجتماعی و به ویژه جامعه شناسی محیط زیست، نسبتاً متأخر بوده و از دههی60، به عنوان یک رشتهی مستقل علمی شروع به کار کرده و با وجود تعاریف مختلف، میتوان گفت به رابطهی متقابل نظامهای اجتماعی و نظامهای طبیعی میپردازد. وقتی سخن از نظام به میان میآید، یعنی با پدیدهای سر و کار داریم که دارای عناصر و مؤلفههای مختلف بوده و نوع ارتباط آنها به گونه ای است که در نهایت به ایجاد یک نظم نهایی رسیده و موجب دوام و بقای آن میشود. در این جا، ما با دو نوع نظام سر و کار داریم: نظام طبیعی که مشخصاً موضوع علوم طبیعی است و نظام اجتماعی که مشخصاً موضوع علوم اجتماعی. در جامعه شناسی محیط زیست است. آنچه برجسته به نظر میآید مطالعه روابط میان این دو نوع نظام است؛ لذا محقق جامعه شناس با یک موضوع بین رشتهای سر و کار دارد که از یک طرف نیازمند شناخت نظام های طبیعی است و از طرف دیگر، محتاج شناخت نظامهای اجتماعی است؛ اما همانطورکه آلن اروین جامعه شناس برجستهی محیط زیست میگوید این موضوع امری دلهره آور است؛ چون امکان تسلط کامل یک فرد بر هر دو نظام طبیعی و اجتماعی مقدور نیست و یا بسیار نادر است. البته این قاعده برای همهی علوم بین رشتهای صادق است و مختص جامعهشناسی محیط زیست نیست. در نتیجه و در عمل، در هر حوزهی بین رشتهای، متخصصان بر یکی از ابعاد تسلط کامل دارند و بر ابعاد دیگر آن حوزه تسلط نسبی و یا آشنایی نسبی. بدین ترتیب، در حوزهی جامعه شناسی محیط زیست یا شما جامعه شناس هستیدکه تسلط شما بر مبانی و پایههای جامعه شناسی است و در مقابل، نسبت به علوم طبیعی و علوم محیط زیستی از آشنایی نسبی برخوردارید، بدون آن که درآن زمینه متخصص باشید یا از پیش زمینهی علوم طبیعی و به قول معروف محیط زیستی برخورداریدکه در این صورت، نسبت به علوم طبیعی اشراف دارید، ولی در حوزهی جامعهشناسی فاقد تخصص کافی بوده و فقط با مبانی و نظریه های آن آشنا هستید. این امر از محدودیت های مسایل بین رشته ای است که جهان علم با آن کنار آمده و امید است در ایران نیز انتشار این دست مجلات علمی به توسعهی هرچه بیشتر علوم بین رشتهای کمک نماید.
فصلنامهی "جامعه و محیط زیست" اگر چه با نگاه بین رشتهای به مسایل و موضوعات محیط زیستی منتشر میشود ولی رویکرد علوم اجتماعی در این حوزه، رویکرد اصلی آن است تا محققان و صاحب نظران، عمدتاً با برخورداری از رویکردهای علوم اجتماعی به ویژه جامعه شناسی محیط زیست، به مطالعهی پدیده های محیط زیستی بپردازند؛ هر چند آشنایی آنها با پدیدههای محیط زیستی میبایست در حدی قابل قبول برای صاحبنظران و متخصصان محیط زیست باشد. این امر از طرق مختلف، از جمله سبک نوشتار، مباحث مطروحه، رویکردهای علمی و تجزیه و تحلیل و ... مورد توجه قرار میگیرد.
در این راستا، در نخستین شماره از فصلنامهی "جامعه و محیط زیست"، تعداد شش مقاله برای انتشار انتخاب شدند و هریک از این مقالات، علمی مبتنی بر تحقیقات تجربی را ارایه دادهاند.
مقالهی اول با عنوان "بررسی فرایندهای اجتماعی آلودگی محیط زیست و فعالیتهای کشاورزی(تحلیلی بر عادی سازی پیامدهای مواد شیمیایی درکشاورزی)" ضمن تأیید نظریهی اشنایبرگ، مکانیسمهای پنهان توجیه مصرف کودهای شیمیایی درکشاورزی را معرفی میکند.. این ساز و کارهای پنهانی توجیه عبارتند از: ارائهی اطلاعات مربوط به مواد شیمیایی، اطلاعات مرتبط با میزان ماندگاری و نفوذ سموم و کودهای شیمیایی در آب، هوا و خاک، و همچنین اطلاعات مربوط به تغییرات شیمیایی این مواد در ترکیب با آب.
مقالهی دوم با عنوان "تحلیل کیفی ادراک دانشجویان از معنا و کنش نسبت به محیطزیست" نشان داد که ادراک مشارکتکنندگان بر اساس پارادایم مسلط اجتماعی با دو مقولهی اصلی ادراک محیطزیستگرایانه و انسانگرایانه شکل گرفته است. افزون بر این، ارزشها و هنجارهای الگوهای رفتاری و جامعهپذیری از جمله عوامل مهم بر شکلگیری ادراک دانشجویان بوده و باعث بروز رفتارهای تودهای مبتنی بر هیجانات و تغییر رفتار تحت تأثیر شرایط مسلط شده است.
مقالهی سوم با عنوان "تحلیل اجتماعی حمایت دانشجویان از سیاست های مقابله با تغییر آب و هوا" نشان می دهد که میزان حمایت دانشجویان از سیاستهای مقابله با تغییر آب و هوا در حد متوسط رو به بالا بود. ضمن آنکه دانشجویان نگرشی مثبت نسبت به محیط زیست داشتند نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر این مسأله است که نگرش زیست محیطی، بیشترین تأثیر را بر حمایت از سیاست های مقابله با تغییر آب و هوا داشته است.
مقالهی چهارم با عنوان "شناسایی مؤلفهها و شاخصهای بعد زیست محیطی گزارشگری شرکتها و وضعیت موجود آن در ایران با رویکرد تحلیل ساختاری" نشان داد که سطح افشای بعد زیست محیطی در شرکتهای ایرانی پایین است و یافتهها بیانگر این است که مهمترين مؤلفههاي بعد زیست محیطی از نظر انتظارات ذینفعان عبارتند از: اخلاق کسب و کار، فساد و رشوهخواری و مشارکت در توسعهی جامعه و همچنين بیشترین افشای بعد زیست محیطی در وضعیت موجود گزارشات شرکتها به ترتیب: مؤلفههای مواد اوليه و انرژي و انتشار گازها، فاضلاب و ضايعات است.
مقالهی پنجم با عنوان " فهم تعاملات ادراکی و رفتاری در عرصهی محیطزیست (مطالعهی موردی اعضای سمنهای فعال محیطزیست)"نشان میدهد که درک و تصور فعالان محیطزیستی در دو دسته نگرش خاصگرایانه (نگرش استعلایی زیست محیطی، اثرات بومرانگی) و نگرش عامگرایانه (نگرش انسان محوری و جامع نگرانه)، قرار میگیرد.
همچنین عوامل و دلایل این نوع درک و تصور در سه سطح خرد (بر حسب شرایط و علائق)، سطح میانه (شامل جامعه پذیری دوران کودکی، شرایط محیطی) و سطح کلان (تأثیرپذیری انفعالی و مشارکت فعال) مقوله بندی شد. راهبردهای ارائه شده به منظور فهم تعاملات ادراکی و رفتاری اعضای سمنهای فعال محیطزیست در دو دسته مکانیسم کوتاه مدت(اقتدار و اجبار) و مکانیسم بلند مدت ( توسعهی فرهنگی و توسعهی آموزشی) جای گرفت.
مقالهی ششم با عنوان "بررسی جایگاه پارادایم بوم شناختی جدید در بین شهروندان اصفهان" نشان داد که پارادایم بومشناختی جدید در بین شهروندان اصفهانی مورد پذیرش است؛ با این جزئیات که آنها به تعادل در طبیعت و محدودیت های رشد باور دارند، ولی نسبت به این دیدگاه که طبیعت برای همهی موجودات است دیدگاه تنگ نظرانهای دارند؛ ضمن آنکه افرادی که از آگاهی زیست محیطی بالاتری برخوردارند پارادایم بومشناختی جدید را بیشتر میپذیرند.
در این جا، فرصت را غنیمت شمرده و اعلام داشته که فصلنامهی "جامعه و محیط زیست"، از همه صاحب نظران، اندیشمندان، محققان و پژوهشگران دعوت به عمل میآورد تا با ارایهی آخرین یافتهها و دستاوردهای علمی خود اعم از نظری و تجربی در تبیین نسبت "جامعه و محیط زیست" آن هم در مصادیق مختلف، نقش و سهم اساسی ایفاء کنند.
دکتر صادق صالحی
سردبیر فصل نامه و استاد جامعه شناسی محیط زیست