سنجش پایداری مصرف منابع بومی/طبیعی مازندران با شاخص ردپای بومشناختی و ظرفیت محیطزیستی - دانشگاه مازندران
سنجش پایداری مصرف منابع بومی/طبیعی مازندران با شاخص ردپای بومشناختی و ظرفیت محیطزیستی
- 13 Dec 2025
- کد خبر: 4671234
- 51
یادداشت عضو هیات علمی دانشگاه مازندران با عنوان:
سنجش پایداری مصرف منابع بومی/طبیعی مازندران با شاخص ردپای بومشناختی و ظرفیت محیطزیستی
به گزارش روابط عمومی دانشگاه مازندران، دکتر سید قاسم حسنی، عضو هیات علمی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی و دانشیار مردمشناسی دانشگاه در یادداشتی با عنوان" سنجش پایداری مصرف منابع بومی/طبیعی مازندران با شاخص ردپای بومشناختی و ظرفیت محیطزیستی"، به بررسی عوارض مصرف بیش از حد از طبیعت و منابع بومی و زیست محیطی در مازندران پرداخت.
متن کامل این یادداشت را در زیر مشاهده میکنید:
سنجش پایداری مصرف منابع بومی/طبیعی مازندران با شاخص ردپای بومشناختی و ظرفیت محیطزیستی
مقدمه: وقتی مصرف مازندران از توان طبیعت فراتر میرود!
در دنیای امروز، مفهوم پایداری دیگر یک شعار زیبا نیست، بلکه شاخصی دقیق و کاربردی است برای سنجش تعامل ما با طبیعت. دو ابزار علمی مهم برای این سنجش وجود دارد: اولی ردپای بومشناختی که نشان میدهد انسان چه مقدار از منابع طبیعی استفاده میکند و چقدر ضایعات تولید میکند و دومی، ظرفیت محیطزیستی یعنی توان طبیعت برای بازتولید منابع و جذب ضایعات.
اگر ردپا بزرگتر از ظرفیت زیستی شود، یعنی منطقه در وضعیت کسری زیستی قرار دارد و از طبیعت، بیش از توانش میخواهیم. این وضعیت برای استانهایی با اکوسیستم حساس مانند مازندران، زنگ خطری جدی تلقی میشود. نمونههای جهانی فراوان است: در کشورهای اروپایی و بسیاری از مناطق ساحلی، ردپای اکولوژیک چند برابر ظرفیت محیطی است. اما این ابزارها فقط برای کشورها یا قارهها نیستند و میتوانند برای استانها، شهرها و حتی مناطق ساحلی محلی استفاده شوند. پژوهشهای مدرن نشان دادهاند که با مدلهای دقیق علمی میتوان ردپای اکولوژیکی و ظرفیت محیط زیستی را با وضوح بالا تا ابعاد ۱ × ۱ کیلومتر برای مناطق مختلف محاسبه کرد.
چرا مازندران کاندیدای هشدار است؟
مازندران با طبیعت بکر جنگلهای هیرکانی، سواحل دریای خزر، رودخانهها، تالابها و زمینهای کشاورزی، سالها محیطی طبیعی و نسبتا پایدار داشت. جمعیت محلی و سبک زندگی سنتی، با ظرفیت طبیعت همراستا بود. اما امروز شرایط تغییر کرده است، رشد جمعیت، مهاجرت به شمال، ویلاسازی و ساختوساز گسترده در مناطق جنگلی و ساحلی به شدت تاثیرگذار بود. مازندران با افزایش مصرف آب، انرژی و تولید زباله و فاضلاب بالا روبروست. در عین حال، میتوان گسترش شهرکها و مناطق مسکونی بدون زیرساخت مناسب را دید. فشار بر پوشش گیاهی، جنگل، رودخانه، تالاب و زمین زراعی قابل مشاهده است. افزایش تقاضا برای مسکن، تفریح و گردشگری، رو به رشد است. این مجموعه فشارها، عملا ردپای بومشناختی منطقه را افزایش داده است ولی آیا ظرفیت محیط زیستی مازندران برای پاسخ به این تقاضاها وجود دارد؟ اگر پاسخ منفی باشد، وضعیت پایدار نیست و باید زنگ خطر به صدا درآید و به شدت با کسری اکولوژیک روبرو هستیم. تحقیقات جدید در شهرها و مناطق ساحلی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، نشان میدهد که شهریشدن سریع، مصرف انرژی و منابع، ساختوساز بیرویه، حملونقل، زباله و فاضلاب، همه عواملی هستند که ردپای اکولوژیکی را بالا میبرند. برای مثال، در مطالعهای بر روی منطقه ساحلی بزرگ در چین، محققان با استفاده از مدل سهبعدی ردپای بوم شناختی دریافتند که ظرفیت محیط زیستی منطقه بسیار کمتر از ردپای اکولوژیکی آن است و توسعه جاری غیرپایدار است. در استانهایی مانند مازندران که منابع طبیعی حساس و متنوع همانند جنگل، دریا، تالاب و خاک زراعی دارند، این عدم توازن میتواند پیامدهای جدی فرسایش خاک، کاهش تنوع زیستی، بحران آب، تخریب فضای سبز، نابودی معیشت سنتی، از بین رفتن هویت فرهنگی و ... داشته باشد. برای ارزیابی پایداربودن مصرف منابع در مازندران با این شاخصها، به دادههای زیر نیاز است.
1. مصرف انرژی: میزان مصرف سوختهای فسیلی، برق، گرمایش/سرمایش، حملونقل و ...
2. مصرف آب: آب آشامیدنی، کشاورزی، صنعت، باغ، ویلا، گردشگری و …
3. مصرف زمین و تغییر کاربری: مساحت اراضی مسکونی، ویلاها، شهرکها، ساختوسازها، تغییر از کاربری طبیعی یا زراعی به مسکونی یا تفریحی.
4. تولید زباله و فاضلاب: حجم زباله، پسماند، فاضلاب خانگی/گردشگری، نحوه دفع یا تصفیه آنها.
5. استفاده از منابع طبیعی: برداشت چوب، صید، استفاده از جنگل، پوشش گیاهی، برداشت آب زیرزمینی و …
6. ویژگی اکوسیستمها: ظرفیت جنگلها، آبخوانها، تالابها یعنی ظرفیت محیط زیستی منطقه.
با داشتن این دادهها، میتوان به محاسبه دقیقتر ردپای اکولوژیکی و ظرفیت محیط زیستی در مازندران پرداخت.
اگر مازندران کسری زیستی داشته باشد: پیامد چیست؟
وقتی ردپای اکولوژیکی، بیشتر از ظرفیت محیط زیستی شود، یعنی مازندران در حالت کسری زیستی قرار دارد و پیامدها میتواند گسترده باشد:
- کاهش تنوع زیستی: گونههای گیاهی و جانوری، سکونتگاههای خود را از دست میدهند و جنگل و تالاب آسیب میبینند.
- کاهش کیفیت زندگی: آب شیرین محدود میشود؛ فضای سبز و طبیعت کاهش مییابد، چشمانداز طبیعی نابود میشود.
- با تخریب منابع پایدار: خاک زراعی از بین میرود، معیشت کشاورزی و جنگلداری محلی آسیب میبیند. افزایش آسیب به زیرساخت میتواند، سیلاب، فرسایش، رانش زمین، کاهش کیفیت آب و هوا؛ فشار بر خدمات شهری را افزایش دهد.
- با از بین رفتن امنیت زیستی و غذایی؛ با وابستگی به منابع بیرون استان یا واردات روبرو میشویم. در عین حال، فروپاشی فرهنگی و اجتماعی، پیامدهایی چون از بین رفتن ارتباط مردم با طبیعت، از دست رفتن هویت محلی و به همخوردن ترکیب جمعیت محلی را به همراه میآورد. به عبارتی، پایداری بهطور جدی زیر سوال میرود نه فقط محیط زیستی، بلکه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.
مسیر بازگشت به پایداری: راهکارها و سیاستها
برای اینکه مازندران بتواند از وضعیت هشدار عبور کند و مسیر توسعه پایدار را آغاز کند، لازم است با مطالعه دقیق و علمی دادههای محلی، مصرف آب، انرژی، اراضی، زباله، تغییر کاربری، ردپای اکولوژیکی و ظرفیت محیط زیستی محاسبه شود و نقطه اشباع تعیین گردد. با برنامهریزی کاربری زمین مناطق حساس(جنگل، ساحل، تالاب، آبخوان) حفاظت شود. ساختوساز و ویلاسازی در حریم طبیعت محدود گردد. از طریق مدیریت مصرف منابع صرفهجویی در آب و انرژی، استفاده از انرژی تجدیدپذیر، سیستمهای تصفیه زباله و فاضلاب صورت گیرد. و با گردشگری پایدار و مدیریت جمعیت، بتوان کنترل تعداد گردشگران؛ ترویج بومگردی؛ آموزش فرهنگ حفاظت طبیعت انجام گیرد. در عین حفاظت و احیای اکوسیستم برای جنگلکاری، بازسازی تالابها، حفاظت از سواحل و احیای حیاتوحش مهم است. در همکاری مردم، دولت و پژوهشگران، سیاستگذاریها باید بر پایه مشارکت عمومی و شفافیت دادهها باشد. در آخر، اهمیت پایش مستمر است که باید هر چند سال یکبار، ردپای اکولوژیکی و ظرفیت محیط زیستی بهروز شود تا روند پایداری یا بحران مشخص باشد. این اقدامات نه تنها ردپای بومشناختی را کاهش میدهند، بلکه ظرفیت محیط زیستی را نیز افزایش میدهند و تعادل لطیف میان انسان و طبیعت را بازمیگردانند. مازندران میتواند الگویی از همزیستی انسان و طبیعت باشد، به شرط آنکه عشق و خرد، جایگزین بهرهبرداری بیرویه شود.
در آخر: روزنه امید یا هشدار؟
مازندران اگرچه از طبیعت بینظیر جنگل، ساحل، دریا، رودخانه، تنوع زیستی و فرهنگ برخوردار است، اما امروز زیر فشار انسان و مصرف بیرویه قرار دارد. شاخصهای بینالمللی نشان میدهند که وقتی مصرف از ظرفیت طبیعت فراتر رود، نه تنها طبیعت آسیب میبیند، بلکه امنیت زیستی، معیشت، فرهنگ و آینده منطقه هم به خطر میافتد. اگر ندانسته ادامه دهیم، ردپای بومشناختی مازندران، بزرگتر و بزرگتر میشود و ظرفیت محیط زیستی آن، مانند معجونی ترکیده، اکوسیستم را تحت تاثیر شدید قرار می دهد و فروپاشی نظام بوم را به همراه خواهد داشت. اما اگر امروز با تصمیم جمعی، خرد و اراده پایداری را در راس سیاستها و رفتارها بگذاریم، با صرفهجویی، حفاظت طبیعت و مدیریت منابع، میتوانیم ردپایمان را کاهش دهیم، ظرفیت محیط زیستی را حفظ کنیم و مازندران را برای نسل آینده، زنده و سرسبز نگه داریم. پایداری یعنی زندگیای که امروز آرامش دارد و فردا نیز زنده میماند. هر برگ جنگل، هر موج دریا، هر پرنده و هر رودخانه با انسان همنوا میشوند، و نسلهای آینده نیز خواهند توانست در این سرزمین نفس بکشند. پایداری یعنی همین: زندگیای که امروز جریان دارد و فردا هم برای طبیعت و انسان استمرار یابد.
منابع
https://www.footprintnetwork.org/our-work/ecological-footprint/
https://link.springer.com/article/10.1007/s44218-024-00048-8
https://www.prb.org/resources/ripple-effects-population-and-coastal
https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S0304380022000096
https://link.springer.com/article/10.1007/s44218-024-00048-8
Global Footprint Network – Ecological Footprint & Biocapacity (footprintnetwork.org)
Springer, 2024 – Impacts of Coastal Urbanization on Ecosystems (link.springer.com)
ScienceDirect, 2022 – Ecological Overshoot in Coastal Regions (sciencedirect.com)
PRB, 2024 – Ripple Effects: Population and Coastal Regions (prb.org
روابط عمومی دانشگاه مازندران