انتشار دومین شماره فصلنامه جامعه و محیط زیست دانشگاه مازندران - دانشگاه مازندران
انتشار دومین شماره فصلنامه جامعه و محیط زیست دانشگاه مازندران
- 09 Sep 2024
- کد خبر: 2532250
- 3230
سردبیر فصلنامه علمی دانشگاه خبر داد:
انتشار دومین شماره فصلنامه جامعه و محیط زیست دانشگاه مازندران
به گزارش روابط عمومی دانشگاه مازندران، دکتر صادق صالحی عضو هیات علمی گروه جامعهشناسی محیط زیست از انتشار دومین شماره فصلنامه "جامعه و محیط زیست" دانشگاه مازندران با هدف ارایه آخرین اخبار تولیدات علمی دانشگاه و آشنایی با تازهترین یافتههای مربوط به محیط زیست در سطح ملی و بینالمللی خبر داد.
بر اساس این گزارش، دکتر صالحی در مطلبی با عنوان سخن سردبیر با اشاره به این نکته که مطالعه علمی ارتباط جامعه و محیط زیست که در قالب شاخه نسبتا جدید جامعه شناسی محیط زیست صورت میپذیرد، به تدریج در حال جا افتادن در مراکز علمی- پژوهشی و دانشگاهی ایران است و این گامهای آغازین ستودنی است، گفت: طبیعی است که شرایط جامعه ما به گونهای است که اولویتهای اساسی دیگری مانع توجه کافی به مساله ارتباط جامعه و محیط زیست در کشور شده و اکنون که نسل جدید از محققان، صاحب نظران و به ویژه دانشجویان تحصیلات تکمیلی، این مساله را مورد توجه قرار دادند، تا رسیدن به وضعیت قابل قبول فاصله دارد.
استاد جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه مازندران با تاکید بر اینکه مهم این است که افق روشن است و این توجهات ارزنده و فزاینده میتواند روزنه امید نسبت به مطالعه ارتباط جامعه و محیط زیست را به تدریج فراختر نماید، افزود: خوانندگان فرهیخته میتوانند از مجموع مقالات مندرج در شماره قبلی و نیز این مشاره فصلنامه، خطوط کلی مباحث را دنبال نمایند و متوجه شوند که مطالعه ارتباط میان مسایل اجتماعی و مسایل محیط زیستی به صورت عام در این مقالات مورد توجه قرار گرفته است.
دکتر صالحی ادامه داد: در عین حال، گستردگی ابعاد و مسایل جامعه از یک طرف و گستردگی ابعاد مسایل محیط زیست از طرف دیگر، باعث شده است تا مقالات نیز از تنوع بسیار زیاد برخوردار باشد. بدون ایجاد انتظار، صادقانه باید اذعان داشت که سالها تا رسیدن به وضعیت مطلوبی که موضوعات با تمرکز بر مسایل خاص جامعه شناسی محیط زیست فاصله داریم. وضعیت فعلی ما شبیه وضعیت دهههای 60 و 70 در کشورهای به اصطلاح توسعه یافته است که مسایل محیط زیست از سر الزام و اضطرار از دریچه کلی علم اجتماعی نگریسته میشد و تنها بهدنبال تحولات اساسی در حوزه جامعه شناسی بود که مسایل محیط زیست به صورت خاص از دریجه جامعه شناسی محیط زیست مورد توجه قرار گرفت.
سردبیر فصلنامه جامعه و محیط زیست با اشاره به اینکه بر این اساس، میتوان تلاشهای آغازین در این جا را ارج نهاد و امیدوار بود که با طی مسیر درست به نقطهای برسیم که مسایل محیط زیستی با رویکردهای جامعه شناسی مورد توجه قرار گیرد، به تشریح مقالات موجود در این شماره از فصلنامه پرداخت که در ادامه مشاهده میکنید.
شماره دوم فصل نامه "جامعه و محیط زیست" نیز دارای شش مقاله میباشد که هر کدام تلاش نمودند به نوعی به مطالعه و تبیین یکی از وضعیتهای محیط زیستی در ارتباط با جامعه بپردازند. مقاله اول با عنوان "بررسی رابطه بین رفتار بازیافتی و آگاهی نسبت به بازیافت با نقش میانجی منابع کسب خبر(مورد مطالعه: زنان شهر گرگان)" میباشد که هدف اصلی آن شناخت رابطه بین رفتار بازیافتی زنان و آگاهی آنان نسبت به بازیافت، با تأکید بر کنترل تاثیر منابع کسب خبر است. یافتههای این پژوهش نشان داد که میانگین رفتار بازیافتی زنان در حد متوسط رو به بالا (353/3 از 5) بوده و بین رفتار بازیافتی و آگاهی با کنترل نقش منابع کسب خبر رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد در مجموع 2/36 درصد از تغییرات رفتار بازیافتی از طریق متغیرهای مستقل تحقیق تبیین میشود. علاوه بر این نتایج تجزیه و تحلیل مدل معادلههای ساختاری نشان داد که تنها متغیر آگاهی تاثیر مستقیم و معنیداری بر رفتار بازیافتی دارد. بدین ترتیب، مدل تحقیق توانست تا حد قابل قبولی یک مساله اجتماعی همچون رفتار بازیافتی را تبیین نماید.
مقاله دوم تحت عنوان"ارزیابی و آسیبشناسی گفتمانهای مسلط بر حکمرانی آب کشور در پنج دهه اخیر(از منظر سیاستگذاری و قانونگذاری)" میباشد که از نگاه آسیبشناسانه به مساله حکمرانی آب در کشور پرداخته است. مطابق ادعای نویسندگان، نتایج ارزیابی نشان داد حکمرانی آب در ایران، برآمده از گفتمان سیاسی و بینالمللی بوده است. به طوری که در دورههایی که گفتمان حاکم مبتنی بر عدالت و حمایتگری دولت در امر اقتصاد بوده است(تاکید بیشتر بر سیاستهای چپگرایانه)، تسهیلگری برداشت از منابع آب علیالخصوص آب زیرزمینی تشدید شده است. در حالی که دورههایی که گفتمان حاکم مبتنی بر سیاستهای تعدیل ساختاری و خصوصیسازی بوده است(تاکید بیشتر بر سیاستهای آزادسازی اقتصادی راستگرایان)، توسعه منابع آب سطحی الگوی مسلط بر حکمرانی آب بوده است. همچنین در بسیاری از موارد، همسویی بین دولت و مجلس در تنظیم سیاستها و قوانین ضد پایداری منابع آب وجود داشته است. در مواردی نیز که ناهمسویی مشهود بوده است، دولت درصدد حفاظت از منابع آب در تقابل با الگوهای تسهیلگر برداشت منابع بوده است.
مقاله سوم در این فصلنامه داری این عنوان میباشد: آسیب شناسی روشهای پژوهش مرتبط با منابع آبهای زیرزمینی(بازه زمانی: 1401-1385). همان طور که در متن مقاله اصلی آمده است، آبهای زیرزمینی یکی از منابع با ارزش در تامین آب بخشهای مختلف بهویژه بخش شرب- بهداشت هست. اهمیت این منابع ازآنجا دوچندان میشود که بدانیم میزان این منابع بسیار محدود و تغذیه منابع آب نیاز به فراهم کردن زیرساختهای مناسب و بارشهای متناوب در کشور دارد. نویسندگان این مقاله علمی تلاش نمودند تا روشهای مورد استفاده در پژوهشهای مرتبط با منابع آبهای زیرزمینی چاپشده در یکی از فصلنامههای وزین و علمی کشور را مورد واکاوی قرار دهند. نتایج این تحقیق نشان داد که بیشترین تعداد مقالات مربوط به روش سناریوسازی در حوزه منابع آبهای زیرزمینی است و بیشترین راهکارها در حوزه منابع آبهای زیرزمینی را راهکارهای عملی- اجرایی. در نهایت نویسندگان مقاله با توجه به اهمیت آسیبشناسی روشهای پژوهش مقالات مرتبط با منابع آبهای زیرزمینی، در بخش پایانی مقاله، بر چاپ مقالات با روش ترکیبی(ترکیبی از روشهای کمی و کیفی) و همچنین توجه به متغیرهای اجتماعی در کنار سایر متغیرهای کمی، عددی و آماری در تحلیل منابع آبهای زیرزمینی تاکید دارند.
چهارمین مقاله این شماره از فصل نامه "جامعه و محیط زیست" اختصاص یافت به "وضعیت آگاهی اساتید دانشگاه از بومیسازی برنامههای درسی توسعه پایدار در آموزش عالی". در این مقاله ذکر شده است که اگر از منظر توسعه به برنامه درسی بنگریم درمییابیم که برنامه درسی توسعه پایدار، نگاه همهجانبه به فراگیران و ابعاد وجودی آنان دارد. توسعه پایدار را میتوان حالتی از تعادل و توازن بین ابعاد مختلف توسعه دانست. بومیسازی برنامه درسی توسعه پایدار اشاره به توسعه مهارتها، دانش، تواناییها و نگرشهای دانشجویان در بستری معنادار و مرتبط دارد. با این مقدمه، نویسندگان سعی نمودند به بررسی وضعیت موجود آگاهی اعضای هیات علمی دانشگاه از بومیسازی برنامههای درسی آموزش عالی در زمینه توسعه پایدار بپردازند و این وضعیت را در بین تعدادی از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی مورد ارزیابی قرار دهند. به زعم نویسندگان این مقاله، نتایج تحقیق آنها نشان داد که اغلب اساتید(اعضای هیات علمی) سیاستها و خطمشیهایی جهت بومیسازی برنامه درسی توسعه پایدار ندارند، آنان از نقششان جهت بومیسازی برنامه درسی آموزش عالی درزمینه توسعه پایدار آگاهی ندارند، اقدام لازم جهت توسعه پایدار انجام نمیدهند، اکثریت این اساتید معتقدند که با چالشهای اساسی در آگاهی از برنامه درسی توسعه پایدار مواجه هستند.
مقاله پنجم از شماره دوم فصل نامه "جامعه ومحیط زیست" تحت عنوان "واکاوی تأثیر فرهنگ سیاسی بر عدم تکامل جنبشهای محیطزیستی در ایران" میباشد. در این مقاله، محققان سعی نمودند تا با استفاده مطالعه اسنادی و کتابخانهای به این سوال پاسخ دهند که عامل و مانع اصلی شکلگیری جنبشهای محیطزیستی در ایران چیست؟ نویسندگان مقاله مدعی شدند که نتایج پژوهش آنها نشان میدهد که حاکمیت فرهنگ سیاسی محدود-مشارکتی و به عبارتی، فرهنگ سیاسی ضعیف، باعث عدم نهادینه شدن جنبشهای محیطزیستی در ایران شده است. علاوه بر این، به زعم آنها این شرایط منجر به پراکنده شدن گروههای محیط زیستی و کاهش توانایی، انرژی، امکانات، و نفوذ آنها برای شبکهسازی در میان گروههای مختلف در جامعه برای پیگیری مسائل محیطزیستی و گسترش آگاهی محیطزیستی شده است. نهایتا، فرهنگ سیاسی محدود، فعالین محیطزیستی را واداشته است که به تشکیل "دورهها"یی که فاقد توانایی بسیج اجتماعی افراد در زمینه مسایل محیطزیستی است، بسنده کنند و همین مساله(حاکمیت فرهنگ سیاسی محدود- مشارکتی) آنها را از تداوم، تکامل و نهادینه شدن بازداشته است.
ششمین و آخرین مقالهای که در این شماره به چاپ رسید تحت عنوان"تحلیل محتوای کتب درسی دوره ابتدایی بر اساس مولفههای محیطزیست پایدار" میباشد. در این مقاله که مبتنی بر یک پژوهشی تجربی میباشد كتابهای درسی دورهی ابتدایی به عنوان مهمترین منبع آموزشی مورد تحلیل قرارگرفت تا مشخص شود در چه حد در راستای مولفههای محیط زیست پایدار است. بدین منظور بهعنوان نمونه، برخی از كتابهای پایههای دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1397-1396 یعنی دروس فارسی، ریاضی، علوم تجربی، هدیههایآسمانی، مطالعات اجتماعی، فناوری اطلاعات، تفکر و پژوهش را مورد بررسی قرار دادند. آن طور که نویسندگان مدعی شدند نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد كه ضمن توجه به مولفههای محیط زیست پایدار در كتابهای درسی، هر یك از شاخصهای مولفههای مذكور بهصورت نامتوازن مورد توجه قرارگرفته است وكتب درسی به یك نسبت مولفههای محیط زیست پایدار را تحت پوشش قرار ندادهاند.
همانطور که ملاحظه میشود تلاشهای ارزشمندی از سوی محققان، صاحب تظران و اندیشمندان در جهت مطالعه علمی موضوعات محیط زیستی با رویکرد اجتماعی صورت گرفته است که البته آنچه در این شماره از فصلنامه یا به طور کلی در فصل نامه "جامعه محیط زیست"، چاپ میشود، تنها بخش کوچکی از فعالیتهای گسترده را نشان میدهد. فرصت را غنیمت شمرده و از همه اندیشمندان، صاحب نظران، محققان و دانشجویان مقاطع تحصیلات تکملیی برای ارسال مقاللات علمی- پژوهی دعوت به عمل میآید. رشد و توسعه کمی و کیفی این فصل نامه در گرو مقالات با ارزشی که نویسندگان ارسال میدارند و اعضای هیات تحریریه، کارشناسان فصلنامه و داوران است و لذا از هر نوع همکاری با مجله سپاسگزاریم.